آیا معامله با الگوی QM مطمئن است؟
آیا معامله با الگوی QM مطمئن است؟
چون این الگو در هنگام تغییر روند مورد استفاده قرار میگیرد، اعتبار قابل قبولی دارد. اما هیچ ستاپی به طور صد در صدی معتبر نیست.
زمانی که استیون دابلیو به عنوان جوانی سنگاپوری و علاقمند به دنیای ترید یک ستاپ معاملاتی در انجمن اینترنتی سایت فارکس فکتوری پیشنهادهای ترید میداد، شاید فکرش را هم نمیکرد که الگوی معاملاتی او تا این حد محبوب و سودده شود. به طوری که این روزها به عنوان یکی از بهترین ستاپ های معاملاتی در پرایس اکشن RTM به شمار بیاید. کافی است نام او را در اینترنت حتی به فارسی جستجو کنید تا ببینید تا چه میزان روشهای او معروف هستند و به عنوان مرجعی برای پرایس اکشن معرفی میشوند. در این مقاله به بررسی ستاپ معاملاتی qm میپردازیم تا شما بتوانید از آن در تریدهای خود استفاده کنید.
ستاپ معاملاتی qm یک الگو در تحلیل تکنیکال به روش پرایس اکشن RTM است که به خاطر پرتکرار بودن و نتایج معتبری که میدهد (چه در اسکالپ و چه در ترید میانمدت و بلندمدت) جزو روشهای محبوب به شمار میآید. ستاپ معاملاتی qm بر اساس مفاهیم سطوح حمایت و مقاومت، سقفها و کفهای قیمتی و استاپ هانتینگ استوار است و یک منطقه خوب با ریسک به ریوارد قابل قبول برای ترید را معرفی میکند.
به طور کلی، میتوان این الگو را نسخه کاملتر الگوی سر و شانه دانست. هر چند که میتوان آن را الگوی متفاوت و مستقلی از آن هم در نظر گرفت. به عبارت دیگر این ستاپ نقاط ضعف الگوی سر و شانه را به شکل قابل قبولی اصلاح میکند و نقاط خوبی برای ورود و خروج ارائه میدهد. اما نکته مهم در مورد ماهیت ستاپ معاملاتی qm این است که معمولا پولهای بزرگ یا بازارسازها باعث تشکیل استاپ هانتیگ میشوند. یعنی یک تریدر با توجه به سطوح حمایت و مقاومت انتظار شکسته شدن یا رشد یک سطح را دارد، اما استاپ معاملهگرهای بزرگ با توجه به سیاستهای خود، بازار به سمت مخالف انتظار تریدر سوق میدهند.
برای استفاده و بهرهمند شدن از ستاپ معاملاتی qm در ابتدا خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت را در تایم فریمهای مناسب رسم کنید (این ستاپ برای همه تایم فریمها جواب میدهد). سپس باید به دنبال الگویی مشابه الگوی سر و شانه باشید. یعنی باید به دنبال تشکیل سقفها و کفهای مختلف بگردید.
حال وقتی که قسمت شانه چپ و سر تشکیل شد، میتوان برای انجام این ستاپ اقدام کرد. با استفاده از ابزارهایی که پلتفرمهای معاملاتی (مثل تریدینگ ویو) در اختیار شما قرار میدهد، روی سقف شانه چپ یک خط افقی رسم کنید. زمانی که قسمت شانه راست در حال تشکیل شدن است، به خط افقی که ترسیم کردهاید توجه داشته باشید. اگر قیمت، به خط افقی برخورد کرد یا خیلی به آن نزدیک شد، میتواند وارد معامله فروش شوید. فقط در نظر داشته باشد که باید بالاتر از شانه سمت چپ، سقف جدیدی نداشته باشیم.

مانند اغلب الگوهای پرایس اکشن ، ستاپ معاملاتی qm نیز به دو حالت صعودی و نزولی تقسیمبندی میشود.
در ستاپ معاملاتی qm نزولی پس از تشکیل قسمتهای شانه سمت چپ و سر، کفِ قیمتی دوم از کفِ قیمتی اول (کفِ قیمتی بین شانه سمت چپ و سر) پایینتر است. از این رو دوباره انتظار اصلاح قیمت تا تراز سقفِ شانه سمت چپ را داریم. این نقطه میتواند نقطهای خوب برای یک پوزیشن فروش باشد. برای تارگت هم میتوان حداقل تا ناحیه حمایتی، انتظار کاهش قیمت را داشت.
دقیقا برعکس حالت قبل، در ستاپ معاملاتی qm صعودی پس از تشکیل قسمتهای شانه معکوس سمت چپ و سر، سقف قیمتی دوم از سقف قیمتی اول (سقف قیمتی بین شانه سمت چپ و سر) بالاتر است. از این رو دوباره انتظار اصلاح قیمت تا تراز کف شانه سمت چپ را داریم. این نقطه میتوان نقطهای خوب برای خرید باشد. برای تارگت معامله هم میتوان حداقل تا ناحیه مقاومتی انتظار افزایش قیمت را داشت.
به طور کلی این الگو در تغییر روندها عالی عمل میکند و در پولبکها نیز میتوانید از آن بهرهمند شوید. همانطور که اشاره شد ستاپ معاملاتی qm تکمیلکننده الگوی سرو شانه است و خودِ الگوی سر و شانه نیز جزو الگوهای تغییر روند محسوب میشود.
برای آموزش ستاپ معاملاتی qm توصیه ما این است که در ابتدا نمودار را از حالت کندل استیکی به حالت خطی یا ساده تغییر دهید. در این حالت راحتتر میتوانید الگوها را تشخیص دهید. سپس به روشهای زیر اقدام کنید.

در قدم اول، با استفاده از ترسیم خط روند و سطوح حمایتی و مقاومتی و همچنین بهرهگیری از اندیکاتورها میتوانید روند کلی بازار را تشخیص دهید. سپس اگر با تأییدیههای مختلف به این نتیجه رسیدید که احتمال تغییر روند بازار وجود دارد، منتظر شناسایی الگوی ستاپ معاملاتی qm باشید. در نظر داشته باشید ممکن است به دلایل گوناگون (مثلا اخبار اقتصادی) اصلا این الگو شکل نگیرد. پس تا تشکیل سقف یا کفِ قیمتی دوم، نمیتوان از ایجاد الگوی QM یا حتی الگوی سر و شانه مطمئن بود.
همانطور که میدانید اگر جهت حرکتی اندیکاتور با جهت حرکتی قیمت در یک راستا نباشد، واگرایی رخ میدهد. وقتی واگرایی رخ میدهد نشاندهنده این موضوع است که روند قیمتی بسیار ضعیف است و میتواند تغییر کند.
در ستاپ معاملاتی qm نیز اغلب شاهد همین موضوع هستیم. یعنی وقتی سرِ الگو در حال شکلگیری است و قیمت رشد کرده است، اندیکاتورهایی مانند اندیکاتور RSI چیز دیگری نشان میدهند. پس میتوان گفت واگرایی یک نشانه خوب برای ایجاد الگوهایی مانند QM یا سر و شانه است.
از دیگر موضوعات اصلی در هنگام استفاده از ستاپ معاملاتی qm تشخیص درست سطوح حمایت و مقاومت است. برای این کار پیشنهاد میکنیم از ابزار فیبوناچی و توجه به ترازهای این ابزار کمک بگیرید. البته شما میتوانید از هر ابزاری که با آن بهتر میتوانید سطوح حمایت و مقاومت معتبر را رسم کنید نیز، استفاده کنید.
سوال اصلی این است که آیا این الگو با الگوی سر و شانه متفاوت است؟ در پاسخ باید بدانید این الگو تفاوت کوچکی با الگوی سر و شانه دارد. در الگوی سر و شانه، کفِ قیمتی دوم از کف اول بالاتر است. یعنی HL (سقف پایینتر) تشکیل میشود. اما در ستاپ معاملاتی qm، کفِ دوم پایینتر است و LL (کف پایینتر) نمایان میشود.
پیش از این که به سراغ روشهای ترید با این ستاپ برویم، اجازه دهید در ابتدا یک توضیح کوتاه در مورد پرایس اکشن RTM ارائه دهیم. این روش که جزو سختترین اما سودمندترین روشهای پرایس اکشن است، ادعا میکند که فقط با نگاه و دیدن چارت و مارکت میتوانید به دنبال نقاط مناسب برای ورود و خروج باشید. RTM اغلب روی نقاط عرضه و تقاضا تمرکز دارد و به دنبال یافتن نقاط ورود و خروج برای معامله است. به عبارتی دیگر، در لحظه بازار را تحلیل میکند و مانند اندیکاتورها روی قیمتهای گذشته بازار متمرکز نیست.
این سبک معاملاتی را شخصی به نام ایف میانته (IF Myante) معرفی کرده و مدعی شده است زمانی که بتوانید ورود و خروج پولهای بزرگ را در بازار بهدرستی تشخیص دهید، میتوانید سود بیشتری از تریدهای خود داشته باشید. به عبارت دیگر این سبک روی مفهوم نقدینگی در بازار تمرکز دارد و نقدینگی را یک پارامتر مؤثر برای پیشبینی آینده قیمت ارز دیجیتال در نظر میگیرد.
به طور کلی دلیل اصلی محبوبیت سبک RTM در این است که نسبت ریسک به پاداش بهتری در مقایسه با سایر ستاپها و روشها دارد. از طرفی در همه بازهها و تایم فریمها قابلیت اجرا دارد و تریدر محدودیتی در این زمینه نخواهد داشت. به عبارت دیگر یک تریدر میتواند به دلخواه خود، بازهی زمانی مشخصی را انتخاب و ستاپ های معاملاتی مختلف از جمله ستاپ معاملاتی qm را روی آن در نظر داشته باشد.
همانطور که اشاره شد این سبک بر اساس ورود و خروج پولهای بزرگ انجام میشود. پس تریدرهای خرد که از این روش استفاده میکنند به بررسی عملکرد معامله گران بزرگ (مثلا بانکها و مؤسسات اعتباری) میپردازند و مطابق یا همراه آنها پیش میروند. واضح است که در چنین شرایطی تریدرهای خرد میتوانند نقاطی ورود مطمئنتری را انتخاب کنند. به همان روش نیز میتوانند برای خروج از معاملات اقدام نمایند.
در سبک RTM معمولا سه ستاپ بسیار قدرتمند مورد استفاده قرار میگیرد. ستاپ کازیمودو یا ستاپ معاملاتی qm قدرتمندترین آنها است که موضوع اصلی این مقاله است. به جز آن، دو ستاپ معاملاتی دیگر به نامهای ستاپ الماس (Dimond) و ستاپ کن کن (Can Can) نیز وجود دارد.
لازم است بدانیم که اگر ستاپ معاملاتی qm شکست خورد و تشکیل نشد، حالت الماس یا دایموند ایجاد میشود. البته این ستاپ نیز مشابه الگوی سر و شانه عمل میکند و در نهایت بازار نزولی را پیشبینی میکند.
پیشنهاد: آشنایی با انواع سبک های پرایس اکشن

به روش ترید با ستاپ QM در سبک RTM برگردیم. الگوی سرو شانه که برای تبدیل شدن به ستاپ معاملاتی qm مورد استفاده قرار میگیرد در چند مرحله ایجاد میشود.
واضح است که اگر کف قیمتی دوم بالاتر از کف قیمتی اول باشد، ستاپ معاملاتی qm شکل نمیگیرد و الگوی سر و شانه در حال تشکیل است. پس توصیه میکنیم در هنگام تشکیل ستاپ معاملاتی qm عجله نکنید. علاوه بر این در این الگو، یک سقف تشکیل میشود و پس از آن یک کف و سپس یک قله که از قله اول بالاتر است، مشاهده میشود. سپس دوباره یک کف که از کف اول پایینتر است میبینیم. وقتی که این الگو در نمودار حاصل شد، باید آماده ستاپ معاملاتی qm باشید.
ستاپ معاملاتی qm یا کازیمودو استراتژی تغییر ماهیت روند بازار است و مهمترین کاری که معاملهگران باید انجام دهند تشخیص به موقع آن است. البته تشخیص این ستاپ در ابتدا کار سختی است به همین دلیل توصیه میکنیم پیش از آغاز معامله به الگوهای کندل استیک نیز مسلط باشید.
نتیجهگیری
در حال حاضر ستاپ های معاملاتی زیادی برای ترید در بازارهای سرمایه است و هر کدام از مزایا یا معایب خاص خود را دارند. ستاپ معاملاتی qm نیز جزو جدیدترین و موفقترین ستاپ های معاملاتی است که توانسته بر مبنای الگوی سر و شانه و تصحیح آن، ابزار قدرتمندی برای ترید به شمار بیاید. تجربه نشان داده ریسک به ریوارد این ستاپ بهمراتب از الگوی سرو شانه بیشتر است. در این مقاله آنچه برای آموزش ستاپ معاملاتی qm لازم بود را توضیح دادیم. توصیه میکنیم حتما آن را در حساب دمو بارها و بارها تکرار کنید تا از هماهنگی آن با استراتژی خود مطمئن شده و سودآوری بیشتری داشته باشید.
چون این الگو در هنگام تغییر روند مورد استفاده قرار میگیرد، اعتبار قابل قبولی دارد. اما هیچ ستاپی به طور صد در صدی معتبر نیست.
rtm یک روش پرایس اکشنی است که میتوان ستاپ های معاملاتی مختلفی را بر اساس آن مورد استفاده قرار داد. پس میتوان گفت ستاپ معاملاتی qm یک الگو در قالب پرایس اکشن به شمار میآید.