فلگ لیمیت در پرایس اکشن RTM چیست؟
فلگ لیمیت در پرایس اکشن RTM چیست؟
فلگ لیمیت یکی از الگوهای معاملاتی به سبک RTM است که در متن مقاله آن را معرفی کردیم.
یکی از آرزوهای هر تریدری در بازارهای مالی آن است که همپای معاملهگران بزرگ در بازارهای مالی خرید و فروش کند. معاملهگران بزرگ آن دسته از افراد حقیقی یا حقوقی هستند که سرمایههای کلانی در اختیار دارند. تصمیم آنها مبنی بر ورود یا خروج به یک پوزیشن معاملاتی روی حرکت قیمت در آینده تاثیر بسزایی دارد. اما آیا تحقق چنین آرزویی امکانپذیر است؟ پرایس اکشن RTM بهعنوان تلاشی در جهت دستیابی به چنین هدف مهمی ابداع شده است. در این مطلب قصد داریم معاملهگری به سبک RTM در بازارهای مالی را بررسی کنیم. حتما تا پایان با ما همراه باشید.
همان طور که میدانید، پرایس اکشن (Price Action) یک سبک تحلیل تکنیکال مدرن است. سبکی که در قالب آن بهجای ابزارهای کلاسیک مانند اندیکاتورها، تحلیلگر روی حرکت قیمت دارایی تمرکز میکنند. به عبارت دیگر این دسته از تحلیلگران معتقدند که همه چیز در نمودار قیمت وجود دارد و نیازی به اندیکاتورها و ابزارهای مشابه نیست.
یکی از سبکهای پرایس اکشن تحت عنوان RTM شناخته میشود. RTM مخفف عبارت Read The Market بهمعنی خواندن بازار است. آر تی ام روی عرضه و تقاضا در بازارهای مالی تمرکز میکند و بهدنبال شناسایی نقاطی است که ورود و خروج به بازار با حجم سنگین صورت میگیرد. هدف از این استراتژی نیز شناسایی نقاط ورود و خروج معاملهگران بزرگ در بازار است.
برای شناسایی نقاط ورود و خروج سنگین در نمودار قیمت، باید رفتار کندلها را تحلیل کنید. یک رویه مشخص در معامله به سبک RTM برای این منظور وجود دارد. شما باید قدرت کندلها را با هم مقایسه کنید. دو کندل قیمت را در کنار هم در نظر بگیرید. اگر بدنه کندل سمت راست، بیش از نیمی از بدنه و سایه کندل سمت چپ را در بر بگیرد، اصطلاحا گفته میشود که کندل سمت راست بر آن غالب است. رنگ کندلها مشخص میکند که این غلبه با خریداران یا فروشندگان است.
امکان ترکیب چند کندل در کنار یکدیگر بنابر تشخیص تحلیلگر نیز وجود دارد. در این حالت قیمت باز شدن کندل اول و قیمت بسته شدن کندل آخر را باید پیدا کنید. این دو عدد به عنوان قیمت باز و بسته شدن کندل جدید در نظر گرفته میشوند. سپس بالاترین و پایینترین قیمت سایه کندلها به عنوان نقطه بالایی و پایینی کندل جدید در نظر گرفته میشوند.
در مجموع شما برای تحلیل به سبک RTM با دو نوع کندل قیمت سروکار دارید که عبارتاند از:
کندل مومنتوم نشان میدهد که غلبه در بازار با خریداران است یا فروشندگان. این نکته را بهخاطر داشته باشید که هر چه بدنه کندل بزرگتر و سایه آن کوچکتر باشد، قدرت آن نیز افزایش پیدا میکند. همچنین منظور از کندل بیس، نوع خاصی از کندلها هستند که در آنها بدنه از سایه کوچکتر است. در حالت ایدهآل یک کندل مومنتوم، سایه ندارد. این موضوع نشان دهنده نزدیک شدن عرضه و تقاضا به سطح تعادل در بازار است که به دلیل قدرت نسبتا برابر خریداران و فروشندگان رخ میدهد.
ستاپهای معاملاتی مختلفی برای سبک RTM در پرایس اکشن وجود دارند که جلوتر درباره آنها توضیح میدهیم. در اینجا لازم است که در تکمیل بخش قبلی، ساختار شکلدهنده سبک آر تی ام را بررسی کنیم. کندلهای مومنتوم به دو دسته تقسیم میشوند که عبارتاند از:
بر این اساس در تحلیل کندلهای قیمت روی نمودار شما با یکی از چهار شرایط زیر روبهرو میشوید:
دقت داشته باشید که ساختار فوق را الزاما نباید برای سه کندل پشت سر هم در نظر بگیرید. بلکه همانطور که بالاتر اشاره کردیم، میتوانید چند کندل کنار هم را ترکیب کنید تا به یک کندل واحد برسید و سپس آن را برای تحلیل مبنا قرار دهید. از طرفی دیگر این امکان وجود دارد که گاهی اوقات شاهد تشکیل کندل بیس در میانه نباشیم. در این شرایط تغییر قدرت خریدار با فروشنده با شدت بالایی صورت میگیرد.
ستاپ های معاملاتی مختلفی برای سبک RTM در پرایس اکشن وجود دارند. برای این منظور الگوهای مختلفی تعریف شدهاند تا شما بهعنوان معاملهگر با دستهبندی مشخصی روبهرو باشید. در اینجا ما روی تعدادی از مهمترین و پرکاربردتری الگوهای معاملاتی RTM تمرکز میکنیم.

الگوی اینگالف روی شکستن خطوط حمایت و مقاومت در نمودار تمرکز میکند. اگر بدنه یک کندل مومنتوم خط حمایت یا مقامت را بشکند و سپس قیمت بسته شدن آن بالاتر از حمایت یا پایینتر از مقاومت باشد، الگوی اینگالف رخ داده است. هر چه شکست خطوط حمایت یا مقاومت با کندلهای قویتر و بهشکل ناگهانی صورت بگیرد، اعتبار الگوی اینگالف نیز بالاتر میرود. در چنین شرایطی معمولا خط حمایت به مقاومت یا بالعکس تبدیل میشود. معاملهگرانی که از این فرصت برای ورود جاماندهاند، سفارش خود را در قیمت نزدیک به خطوط شکسته شده تعریف میکنند.

گاهی اوقات نمودار قیمت در یک محدوده رنج بین دو خط حمایت و مقاومت افقی قرار میگیرد. اگر شرایط زیر در نمودار برقرار باشند، الگوی فلگ لیمیت شکل گرفته است:
اگر این شرایط برقرار باشند، الگوی فلگ لیمیت ایجاد شده است. دقت داشته باشید که در الگوی فلگ لیمیت برای شناسایی کندلهای بیس گاهی اوقات لازم است که بهسراغ تایم فریمهای کوتاهتر بروید. علاوه بر آن هرچه نمودار سریعتر از محدوده رنج خارج شود، اعتباری الگوی فلگ لیمیت به همان نسبت افزایش پیدا میکند. در این حالت شما میتوانید نقطه شکست محدوده رنج را برای ورود به پوزیشن معاملاتی انتخاب کنید.

کازیمودو (QM) مهمترین الگوی معاملاتی به سبک RTM در تحلیل تکنیکال است. در قالب شکلگیری این الگو بسیاری از خریداران و فروشندگان در بازار دچار سردرگمی شده و بهنوعی فریب معاملهگران بزرگ را میخورند. به زبان ساده میتوان گفت که کازیمودو از ترکیب دو الگوی اینگالف در کنار هم به وجود میآید.
الگوی کازیمودو هم در روند صعودی و هم در روند نزولی تشکیل میشود. در اینجا روند نزولی را در نظر بگیرید. ابتدا یک سقف قیمت در نمودار به وجود میآید. سپس نمودار روند نزولی پیدا میکند و وارد محدوده رنج میشود. در محدوده رنج یک کف قیمت تشکیل میشود که این در واقع اینگالف اول است. سپس خیلی زود روند صعودی شکل میگیرد و این بار سقف قیمت بالاتر از سقف قبلی به وجود میآید که این در واقع اینگالف دوم است.
پس از آن بار دیگر روند نزولی میشود اما این بار نهایتا تا خط مقاومت محدوده رنج ادامه پیدا میکند. پس از برخورد با این خط، نمودار بار دیگر روند صعودی را آغاز میکند. در این حالت شما باید نقطه ورود خود را جایی بالاتر از خط مقاومت محدوده رنج و حد ضرر را نیز جایی پایینتر از خط مقاومت تعریف کنید.
قبل از پایان لازم است نیم نگاهی به مهمترین نقاط قوت و ضعف سبک معاملاتی RTM بیندازیم. چند مزیت مهم را میتوان برای آر تی ام برشمرد که عبارتاند از:
در کنار موارد فوق، یک نقطه ضعف جدی را هم میتوان برای آر تی ام برشمرد. واقعیت این است که موقعیتهای مختلف با استفاده از این سبک معاملاتی کاملا وابسته به تفسیر تحلیلگران هستند. بهعبارت دیگر ممکن است که دو تحلیلگر با یک ستاپ مشابه از یک موقعیت معاملاتی مشابه دو تفسیر کاملا متفاوت داشته باشند. در این شرایط طبیعی است که تصمیمگیری آنها نیز با هم متفاوت خواهد بود.
کلام پایانی
در این مطلب به معرفی سبک معاملاتی RTM پرداختیم. همانطور که مشاهده کردید، این شیوه مبتنی بر پرایس اکشن دست شما را برای اجرای استراتژیهای معاملاتی مختلف باز میگذارد. ضمن اینکه هدف خاصی را دنبال میکند که در مقایسه با بسیاری دیگر از ابزارهای تحلیل تکنیکال آن را متمایز میکند.
دقت نتایج به دست آمده از آر تی ام کاملا وابسته به تجربه و مهارت شما بهعنوان تحلیلگر است. پیشنهاد میکنیم حتما قبل از استفاده از این شیوه در معاملات خود، زمان زیادی برای تمرین و تکرار آموختههای خود صرف کنید.
منابع: omnitrader
فلگ لیمیت یکی از الگوهای معاملاتی به سبک RTM است که در متن مقاله آن را معرفی کردیم.
یکی از مزایای اصلی RTM سازگاری آن با تایم فریمهای مختلف در بازار است که با توجه به استراتژی معاملاتی تریدر انتخاب میشود.
بله شما میتوانید از الگوهای rtm در معاملات رمزارزها در تایم فریمهای مختلف استفاده کنید.